GI 151

It appears your Web browser is not configured to display PDF files. Download adobe Acrobat or click here to download the PDF file.

Mirza ‘Ali Khan Amin al-Dowleh to Naser al-Din Shah: complaining about some disorders in the administration 

GI 151

درآمد: از میرزا علی خان امین الدوله به ناصرالدین شاه و گله و شکوه از نابسامانی اوضاع و کم لطفی شاه به خدمات وی

این عریضه را مرحوم مبرور اجل الصدور حاج میرزا علیخان امین الدوله رفیع الاصل بپادشاهی مثل ناصرالدین شاه غیور عرض و بخط خودش نوشته است. سینَک از جمله قراء شمیرانات و جزو لواسان من محال کوه پایه طهرانست. موسی مستوفی الثانی 

هو 

قربان خاکپای ملک فرسای اعلیحضرت اقدس همایونت شوم  از زیارت دستخط مرحمت آیت همایون روح العالمین فداه یقین شد که نکته جسارت خانه زاد در هر فقره بکلی در پیشگاه همایون مکرم و بطور دیگر تاویل شده است ناگزیر مختصرا تجدید جسارت می کند

اولا در خاکپای مبارک بهتر معلوم است که همیشه استعفا از راه فتور قوا و عجز بدن نیست بلکه غالبا صورت و حالت کار سبب استعفا و کناره جوئی کارگذاران میشود در فطرت خانه زادست که بتصدیع خاطر خطیر مبارک  و اوقات تلخی وافسردگی وجود همایون رضا دهد قبله عالم هم روحنا فداه در سیاق امور نیّت و مقصود همایونی را ازین خانه زاد که میتوان گفت در آستان مبارک وجود و شخصیتی ندارد مکتوم میدارند و مثل اینکه برای بعضی نوکرهای دولت مشغله و سرگرمی ضرر است قصّه مجلس را بمیان آورده اند در اینکار برای جمعی مایهء بلا و تمامی شده است  چون خانه زاد میداند که قبله عالم باوضاع و امور دولت ابصرند فضولی میداند عرض بکند همینقدر که خود زبان بریده بکنجی نشست از تهمتها و بدگوئیها و فضاحتها قدری  ایمن میشود  برای این چند نفر دیگر هم که بهوای صداقت و دولتخواهی هدف تیرها شدند تفضل ملوکانه وسیلهء نجاتی میشود در هر دولت یک سبک و اساسی معین است که امور انجا بان مدار میگذرد یا پادشاه خود بامور وزارتها نظارت کرده در معنی بکارهای مملکتی رسیدگی مینماید یا یک وزیر مستقل قایم مقام پادشاه و مراقب جنود و کل امورات یا یک مجلس مقتدری است که به جای صدارت کار می کند و هیچ امری جز اختیار و دقت مجلس ممضی نیست یا وزارتخانه ها جدا جدا در تکلیف خود مسئول و مشغول خواهند بود و از حدود خود اگر بگذرند مواخذه میشوند حالا هیچیک ازین شقوق جاری نیست مجلس خوب برداشت شد و خیلی بد فرود آمد محل استهزاء و سخریه و طفره گاه هر کار بی معنی است و طوری همه بی لجام و بی ملاحظه شده اند که آشکار بحکم و کار دولت بی اعتنائی می کنند و این غلام به بحث که از طلوع صبح تا نصف شب فی الحقیقه پرده پوشی و اصلاحات صنعتی جان میدهد باید در عوض هزار حالت جانکاه مشاهده کند و لا جرم در خاکپای مبارک آیت اهمال و اغفال و قصور و تکاهل باشد و مردم خانه زاد را در هر مورد مکروه سبب بدکاریها بدانند بحق خدا و بنمک مبارک همایون روحنا فداه حالت امروزه خانه زاد گفتنی نیست از جناب امین السلطان یا یک نفر دیگر از مجلسیان محرمانه تحقیق فرمایند که چه دردهای بی درمان دارند دیگر در عمل وظایف کی بود که خانه زاد اظهار اشتیاق کرد و در چه موقع بود که به  بی اعتنائی و ناشکری زبان گشود در حالتی این خدمت را بخانه زاد رجوع فرمود که وظایف مرکز سلطنت لاوصول مانده و ناخوشی یکساله پدر خانه زاد رشته نظم این عمل را در هم کرده بود بر حیث و زحمتی که گفتنی نیست اندکی کار را بنظم آورده مغرضانه و بر ضد منفعت این دایره عمل تحویل و اختیارات تامه را سلب و در نظر داشت و امسال فی الحقیقه اسباب دعاگوئی و صرفه جوئی شود آنروز سوال فرمودند جسارت نمود که راه نظم آن ترک امنا و وسیلهء انتفاع کمتر مستمری دادن است و شرحی از روی اطلاع مینوشتم که بعرض برسد و با امضای همایون مقرون بنظم کار و نیکنامی دولت اجرا شود یکمرتبه این حالت ظهور کرد و بالفرض که اینطور باید بشود این خانه زاد که نیش قلم نداشت و بدون هوس رسوم و مداخل برای اجرای خطورات ملوکانه جان می داد اگر طرف رجوع این فرمایش می شد شاید بهتر بود 

بالجمله اصل عمل وظایف هم آنقدر فایده دارد که پدر این غلام پس از چندین سال نوکری خانهء خود را بخانه زاد فروخت و عیال او امروز دربدر و ویلان است کسی که متعدی باشد هر چه از یکطرف پیدا کند باید بارباب توقع دیگر این طبقه بذلی نماید بهر چه و هر طور میل و اراده حقه اقتضا فرموده باشد حد چون و چرا نیست ملاحظه فرمائید که کار بر خانه زاد چه قدر سخت بود که آنطور جسارت کرد در صورتی که بمجرد استعفا و اعتزال از خدمت باید اسباب خانه بفروشد و از آلودگی شخصی متخلص شود بتمامی و مرگ خود راضی شده بضراعت چنین استدعائی نمود و باز بحق خدا برای کار دولت و وضع دربخانه که شاید اعتزال خانه زاد وسیله مختصر اصلاحی شود زیاده جسارت نمی کند 

پانوشت: امین الدوله:‌ حاج میرزا علی خان: (۱۲۶۰-۱۳۲۲) در جوانی به خدمت وزارت رسائل در آمد. در سال ۱۲۷۵ منشی وزارت خارجه بود. در سال ۱۳۱۵ صدراعظم و یک سال بعد معزول شد. بعد از آن تا پایان عمر سمت دولتی دیگری نداشت. 

PDF Transcription: