GI 128

It appears your Web browser is not configured to display PDF files. Download adobe Acrobat or click here to download the PDF file.

From Ne’mat Razavi to Mohammad Kashani: report about the town and family

GI 128

درآمد:‌ از نعمت رضوی به محمد کاشانی: شرایط شهر و گزارش از حال خانواده 

هو

فدایت شوم مدتی است مرقومات شریفه نرسیده و ازحالات مفصلا آگاهی حاصل  نگردیده بنده هم هفت هشت روزی لنگر رفته بودم  باین جهة در عرض تاخیر و تقصیر رفت انشاء الله وجود مسعود شریف در کمال صمت و عافیت است نواب مستطاب اجل اکرم روحنا فداه بحمدالله در کمال استقامت و اعتدال بر سر بستگان سایه گستر بودند سلامت حالات شما را از بنده جویا شدند عرض کرده بهمان حالتها که بوده اند و التماس دعا کردم جویای آمدن شدند عرض کردم چیزی ننوشته اند بی میل نبودند که زودتر فراغت حاصل کرده تشریف بیاورید و در هوای گرم آنجا نمانید قدری خیالات خود را صرف پیش آمد امور خود بفرمائيد نه اینکه هر طور شد و هر چه پیش آمد خداوند فکر را باو می داده است که امر دنیا و آخرت هر دو را بفکر خود اصلاح نماید و تکلیف شرعی است و منافات با توکل ندارد این است که از علامت انسانیت یکی فکر است بطور مطلق موعظه حضرت مستطاب اجل امجد روحنا فداه هم این اوقات در فکر است در جزئی و کلی امور میفرمایند باید از روی رویه و فکر حرکت کرد و عاقبت کار را بفکر میکند از جمله فکرها که باید کرد این است که توقف آنجا محض اینکه بدنی در آن محل مدفون است بیحاصل و بی ثمر است چه فایده نه شما از او خبردار میشوید و نه او از شما اعتقاد من این است که اگر  از آنجا دور شوید پریشانی حواس کمتر خواهد شد شغل و کاری اگر هست و حالت رسیدگی دارند بسیار خوب و اگر مشغول واجبی یا حالت رسیدنی نیست دستورالعمل بحاجی محمد علی مدهید و کارها را مفصل سیاهه کرده هر وقت مراجعت بآنجا فرمودید از روی همان یادداشت همه کارها را تمام کرده میخواهید حاجی هم چون اول تجدید خدمت است معلوم است هر چه بتوند در خدمتگزاری اهتمام میکند و بصداقت و  دوستی که خود حاضر و مراقب باشد انجام خدمات را خواهد داد حال بنده را بخواهید همانطور است که سابقا عرض شده دستهایم بحمدالله بهترشده همان سیاهی اثر زخم و دُمل باقی است اما از بس خارش میکند و میخارانم دستها و گردن و شانه و پشت و رانها همه وقت جراحت است مثل جائی که گربه پنجه زده باشد فرقی که هست حال سگ پنجه انداخته است همین روزها اراده لنگر دارم چه قدر میتوان بیحاصل در شهر توقف داشت اگر چه خود رفتم و شرفیاب شدم لکن باید یکسره رفت اهل خانه قدری علیل است پاها و کمرش درد میکند ولی انشاءالله بهر قسم است باید رفت آخر نفهمیدیم خیال بچه قرار گرفت بچه ها را شهر میگذارید یا لنگر اسلم عرض کردن است هرچه فرمودند همان است و باید اطاعت شود خانه مرحوم حاجی علی محمد خان را حاجی محمد رفیع ساکن است و گویا اجاره کرده اگر هم خالی بود خوشم نمیامد آنجا منزل کند هر چه کمتر متذکر بشوید خوشتر است سرکار آقای محمد طاهر خان در خانه که بیشتر مال همشیره حاجی محمد حسین خان بود منزل دارند خانه مرحوم حاجی آقا میرزا که پارسال اجاره ایشان بود خالی است اما میل ندارند کسی اجاره کند و هر کس اجاره کند خواهند رنجید اگر بنای لنگری دارید خدمت سرکار روحنا فداه عرض یا عریضه کنید که ایشان اجاره فرمایند و بشما حکم فرمایند که برچه منزل کنید چون جنب منزل ماست من و اهل خانه هم بهتر میتوانیم مراقب حالت نورچشمان باشیم این مطلب را که سرکار آقای محمد طاهر خان میل ندارند آنخانه را کسی اجاره کند و من نوشته ام شما اجاره کنید کسی نداند اگر بشنوند از بنده میرنجند خدمت جناب مجاهد نصاب مطاع معظم آقا علی سلمه الله تعالی سلام مخلصانه میکنم دعاگو و ملتمس و عالم جناب عمدة الاحباب مخدوم محترم آقا عبدالحسین را مخلصم و دعاگو و سلام میرسانم نورچشمان را زیاد مشتاق ملاقاتم خداوند حافظ و نگاهدار آنها و ما همه باشد مخصوصا بوکالت از بنده روی بوس دارید والسلام اهل خانه حاضر است و عرض سلام و بندگی میرساند والسلام 

 

[پشت نامه به خطی دیگر:] خط مرحوم میرزا نعمت رضوی منشی مرحوم آقای حاج محمد خان رئیس شیخیه است که بمرحوم آقا محمد کاشانی که از رفقای خاص او بوده است نوشته و مرحوم آقا محمد آقا کاشانی جد این بنده محمد مزاری است ۱۲/۴/۱۳۲۲ محمد مزاری رئیس […]

PDF Transcription: