GI 127

It appears your Web browser is not configured to display PDF files. Download adobe Acrobat or click here to download the PDF file.

A poem by Aqa Nasir Divan

 

GI 127

 

درآمد: شعری به خط آقا نصیر دیوان 

 

[حاشیه:] آقا نصیر دیوان قزوینی کرمانشاهی

۶ برج سنبله ۱۳۰۳

هو

دلا یا مشکبو دلبر دلا یا خوبرو لعبت که مشکوی از تو نزهت بخش چین و کاشغر باشد

از آن پس کز رخ بشکفته است بی بهره شد چشمم بروئی ننگرم گر چون گل سوری ببر باشد

تو را دور از کنار خویش تا بینم حسد ورزم بدان کور انکار خود برخساری ببر باشد

حصاری ماه من بی تو است زندان گر گزینم جا بهر کاشانه کارزم طراز و غاتفر باشد

جداز آنچهر آذر گون که برده است آب آذریون جهنده سوی گردون هر دم از آهم شرر باشد

شبان بی مویت در پهلو به بستر بر ستم گوئی مرا هرسو براندام اژدهائی جان شکر باشد 

نخواهم بی تو یزدان یک زمانم زنده بگذارد اگر چونین دعائی را اجابت براثر باشد

فدوی صمیمی نصیر دیوان

PDF Transcription: