GI 65

GI 65

درآمد: از ملک التجار به برادرش: در باب وجه رد و بدل شده و حساب بهره اش – ۱۳۲۹ قمری

۴ شنبه ۲۱ شعبان ۱۳۲۹            

[در حاشیه به خطی دیگر:]  خط مرحوم حاج محمد کاظم ملک التجار

هو                   

نور چشم مکرّما

در خصوص هفتصد تومان  بدهی  جناب اقتدار السلطان که بجناب نور چشمی حاج غلام رضا  دام مجده رسیده است شرحی قلمی داشته و مذاکراتی به نور چشم معزّی الیه نسبت داده بودید که مایه بسی تعجب شد زیرا که شما و نور چشم معزّی الیه در پیش من حکم واحد دارید پس همان قسمی که میل ندارم یک کلمه حرف خارج از روّیه به شما نسبت دهند و از شما شنیده شود از آن نور چشم نیز همان انتظار را دارم مگر من و شما دو تا هستیم یا فرقی با هم داریم که نور چشم معزّی الیه با شما یک قسم سلوک کند و با من قسم دیگر رفتار نماید نمیدانم قاعده تبعیض و حکایت یک بام و دو هوا را چگونه می توان تصدیق داشت و گفت آنچه از پسر رسیده در حکم امانت بوده و ملاحظه فرع جائز نیست و آنچه در وجه پدر کار ساز شده است به حکم لا رباء بین والدٍ و وَلدَ تومانی سه شاهی باید فرع منظور داشت گمان نمیکنم آنچه در این خصوص به حاجی غلام رضا نسبت داده اید صدق باشد بالجمله حاجی غلامرضا دو فقره حواله از من دارد که یک فقره اش مربوط است به محاسبه شخص خود من و از قرار تومانی سه شاهی در ماه فرع محسوب شده است یک فقره هم از بابت پانزده ورقه اوراق سهام شرکت است که هنوز تکلیفش معلوم نیست و بواسطه اشکالات مغرضانه که پیش کشیده اند بهیچ وجه نمیتوان داخل عمل شرکت شد تا وقتی که امر شرکت یک طرفی شود پس در خصوص محاسبه شخص همان قسم که تومانی سه شاهی فرع منظور گشته از بابت وجه دریافتی از جناب اقتدار السلطان هم از تاریخی که وجه رسیده است باید از قرار سه شاهی فرع منظور شود آن وقت چنانچه حاجی غلامرضا فاضل داشت نقداً دریافت دارد و هرگاه شما اضافه داشتید شما دریافت دارید این مسئله بهیچوجه اشکال ندارد و تاخیر محاسبه هم لازم نیست  زیاده مطلبی ندارد

پانوشت: نمونه دستخط ملک التجار است که طبق سند ۶۴ همین مجموعه حسین ملک به دکتر غنی داده است.

حاجی محمد کاظم ملک التجاربه ظاهر به جعل سند و بد حسابی بین مردم مشهور بوده است و از جمله برداشت چهارصد هزار تومان از سرمایه ی شرکت عمومی به سود خودش بود. شرکا و سهام داران چندین سال برای مطالبه ی پول خود اقدام کردند و ملک التجار را بارها در محاکم محکوم کردند اما هیچیک از طلبکاران به حق خود نرسیدند.