GIV 7

G IV  7

درآمد:‌ تلگراف مصطفی قلی در باب دستگیری و مجازات اشرار طایفه ی داز که دزدی کرده و عامل ناامنی شده بود. ۱۲۹۷

اداره تلگرافی دولت علیه ایران مرکز دارالخلافه – به تاریخ ۳ ذی‌قعده ۱۲۹۷

از استرآباد به طهران

قربان خاکپای جواهرآسای مبارکت شوم پنج نفر از اشرار استرآبادی مدتی بود با عیال به میان طایفه داز رفته بودند با اشرار داز همه قسم از بردن اسیر و مال مضایقه نمی‌نمودند. این روزها همان پنج نفر قطاع الطریق استرآبادی یک گله گوسفند با چوپان سرقت نموده میان داز بردند طایفه داز هم سالها است شرارت دارند. غلام هم شش نفر از خوانین معتبر داز را گرفته مستعد آن شدم اگر داز بنای شرارت را بگذارند هر قسم از آنها تنبیه به عمل بیاورم. الحمدالله از اقبال همایونی اسباب را آنطور فراهم آوردم کل داز  اجماعا میان همان طایفه که آنها را حفظ نموده بودند ریخته سه نفر معتبر اشرار را گرفته با پنج نفر زن و پنج نفر هم پسر و دختر آنها با تمام گوسفند و اسیری که برده بودند نزد چاکر آوردند. دو نفر فرار نمود در وقت گرفتن اشرار در اوبهای آنها هیچوقت اتفاق نیفتاده است در میان خانه خود جمعی مقصر را با عیال بدهد جز اقبال بلند اقدس شاهنشاه روحنا فداه چیزی نیست. سه نفر مقصر را درب سه دروازه استرآباد به سزای اعمال خود رساندم چاکر خانزاد مصطفی قلی.

خط ناصرالدین شاه: نصرالدوله  تمجید زیادی بنویسد

پانوشت:‌ داز:‌نام یکی از طوایف ترکمن در شمال خراسان ، در سرحد ایران با ترکستان شوروی . این طایفه از قبیله ی یموت هستند.  بر مبنای افسانه های این طایفه، تیره ی داز از بازماندگان یک خاندان پادشاهی هستند. همسایگان آنان نیز ایشان را ارجمندترین تیره ی قبیله ی یموت می شمارند.

اوبه: (اَ بِ) چادرهای ترکمانان.

مصطفی قلی: مصطفی قلی خان قراگوزلو همدانی، اعتماد السلطنه (درگذشت ۱۲۹۸) از سرکردگان لشکری که بیشتر عمر خود را در مقام ریاست قشون و فرماندهی لشکر سپری نمود و در بسیاری از جنگ های داخلی شرکت داشت. هنگام مرگ، سردار عساکر آذربایجان بود.