GI 30
Malkam Khan to (addressee unknown): Criticizing the lack of security in Iran (dated July 26, 1906).
GI 30
درآمد: نامه ی ملکم خان از میلان ۱۹۰۶ میلادی: اعتراض به تبعید اتابک اعظم و اعتراض دنیا که کدام محکمه حکم او را داد. گلایه از روند قضایی.
از آرشیو دانشگاه زده شده
نامهءملکم خان به ناشناس
در شهر میلان به تاریخ 26 ماه ژوئیه 1906
هو فدایت شوم تلغراف رمز در خصوص وقوعات طهران زیارت شد. جای تهنیت است که در این ایام اغتشاش اطراف ایران کاردانی و اقدامات موثر اولیای دولت علیه به آن وضع حکیمانه توانستند به آن زودی و به آن درستی رفع فتنه نمایند. این اخبار طهران بطور مفصل در روزنامهها منتشر بود و آن قسم کفایت اولیای دولت الان همه جا مورد منتهای تحسین است.
آنچه نظر فوق را البته معقولین طهران خیلی پسند خواهند کرد که کلهم مطلب را خیلی خوب و درست فهمیدهاند ولکن من لعنت میفرستم به این قلم که بدان خوبی حقیقت مطلب را اینطور لوث میکند و یقین بدانید که در فرنگستان هیچ ذیشعوری نیست که به نفرت فریاد نکند که آن شیخ مقصر را دولت به چه قانون و فتوای کدام دیوانخانه عدلیه خواست در خانه خود تبعید بکند. در این عصر اولین شرط زندگی آن ملل که از عالم وحشی بیرون آمدهاند امنیت جانی و مالی است. تا این امنیت جانی و مالی را که در این اواخر بعضی از وزرای دولت به زور هزار قسم اجتهاد به توسط و شهادت جمیع دول بر کل دنیا اعلام کردند حالا وزرای ایران این سرچشمه آبادیهای دنیا را به چه عقل به این طور شنیع منسوخ کردند. هیچکس نمیگوید آن شیخ و آن مقصرین تقصیر نداشتند. میپرسند تقصیر آنها به چه قانون و در کدام دیوانخانه عدلیه ثابت شد. میگویند میرزا تقی خان، میرزا آقاخان، مستوفی الممالک، ملک آرا، فرخ خان، میرزا سعید خان، حاجی میرزا حسین خان، عین الدوله، فرمانفرما، قوام الدوله، امین اسلطان، سعدالدوله و آنهمه اشخاص محترم و همین نواب اشرف والا اتابک اعظم را به چه قانون به حکم چه دیوانخانه به آن وضع بربری از خانه و زندگی خود به در کردند. ما یک جواب داریم میگوییم اینجا ایران است و طور دیگر ممکن نیست. جواب میدهند ما با وحشیگریهای سابق کار نداریم حالا در عهد تلغراف و راه آهن و این تحریرات آزاد و هزار نوع ترقیات علمی که شما نمیخواهید بفهمید این قانون امنیت جانی و مالی از لندن تا بیست ممالک آسیا و تا مصر و بحری و بلغارستان و قره داغ رکن باقی و زندگی دنیا شده است و بدون آن اساس مطلق آبادی دنیا شما ها در ایران نه زراعت خواهید داشت نه تجارت نه لشکر نه سفارت نه دولت و نه حق زندگی. و ما همه میدانیم که جمیع احکام شریعت اسلام و جمیع اوامر ائمه و مجتهدین شما بیش از هر مذهب محرک و مقوی اصول عدالت قانونی است و بعد از این دیگر نه خدا نه پیغمبر نه آسمان و نه زمین هرگز نخواهند گذاشت که شما مثل ایران مملکت و ملت ممتاز را از ظلمت بی قانونی و هتک جنس بنی آدم بگذارید. یا باید خودتان این امنیت جانی و مالی را به درستی در ملک خود بر قرار نمائید یا روش ترقی دنیا عنقریب از جنوب و شمال دو فوج مامور خواهد کرد که بیاید این افتضاح و این بی قانونی را از این خاک مظلوم برطرف نماید.
میدانم دو سه نفر از منسوبین حضور به این حرفهای ملکم چه نوع مزخرفات خواهند بافت من اگر حالا ایران را شاهد بیاورم که همین نواب والا اتابک اعظم و همین امیر بهادر معظم و همین مشیرالدوله بی گناه خیلی زود مثل میرزا آقاخان و مثل امین السلطان این قلم یا قلمی قویتر از این را خواهند بوسید که از این کنج انزوا به این صدق منادی حفظ حقوق ایشان بوده است.
در شرح این مواد پر ملال یک وصیت نامه به عموم وزرای ایران نوشتهام که در اولین موقع خواهد رسید عجالة عرض میکنم این مقدمه مختصر را مقرر بفرمائید بلادرنگ در ایران چاپ کنند زیرا که حقیقة دیگر فرصت خواب باقی نمانده دولتخواه قدیم ملکم
پانوشت: نامه ی ملکم خان اشاره به برکناری و تبعید میرزا علی اصغر خان اتابک اعظم – صدر اعظم مظفرالدین شاه – دارد.